“خاطرات شیرینی را برای آنها رقم بزنید.”

وقتی در مورد این مقاله راهنمایی خواستم، این پیشنهاد غیرمنتظره ای از سوی یکی از سازمان دهندگان رویداد Smashing بود. اما پس از آن، بخش زیادی از هفته غیرمنتظره بود. به عنوان یک کودک توسعه دهنده، داوطلب شدن در رویدادهای صنعتی کار بیهوده ای است. من امسال در 9 مورد حضور داشتم و این کنفرانس Smashing قطعاً برجسته بوده است.

هیچ یک از آن استیصال دیوانه کننده که مشخصه این همه کنفرانس است وجود نداشت. بلکه جو بود آرام و معمولی. من با هر کسی که فعالانه از رویکرد من فرار نمی کرد صحبت کردم، بنابراین تا پایان هفته، با مهمانان، سخنرانان، حامیان مالی، داوطلبان همکار، کارکنان پذیرایی، و جسارت کننده در مراسم بعد از مهمانی صحبت کردم. اکثر مردم هفته را «سرگرم کننده» و «صمیمی» توصیف کردند، نه آن چیزی که معمولاً از یک کنفرانس فناوری انتظار می رود، اگرچه مهمانان بازگشته به وضوح انتظار آن را داشتند.

من معتقدم که این انتظار خوشایند، این اعتماد به Smashing برای خلق چیزی خوب، پایه و اساس حال و هوای دور هم جمع شدن با دوستان در این رویداد بود. اولین بارها (از جمله خودم) مورد استقبال قرار گرفتند و به زودی بخشی از جامعه را خوشحال کردند. بسیاری از شرکت کنندگان انفرادی هفته را با این نیت به پایان رساندند که در سال آینده با تمام تیم خود بازگردند.

داوطلبان Smashing امسال در SmashingConf در سانفرانسیسکو
داوطلبان Smashing امسال در SmashingConf در سانفرانسیسکو. (از چپ به راست، از بالا به پایین: آلانا ریسه، یی زونگ کوانگ، گرگ شوئنبرگ، دانا نگ و رن چن.) عکس آری استایلز.

یک دلیل قابل توجه برای این احساس استقبال، برنامه بود. بلندگوها چیده شده بودند یک آهنگ واحد، در یک مرحله واحد، بنابراین از دوراهی وحشتناک یا/یا اجتناب می شود و مهمانان و سخنرانان را از نیاز به عجله برای جستجوی جلسه بعدی راحت می کند. استراحت ها به اندازه کافی طولانی بود تا از ناهار با سرعتی آرام لذت ببرم و معاشرت کنم – حتی چند مسابقه شطرنج بداهه را در لابی دیدم.

جم یانگ در مورد مدیریت مهندسی سخنرانی کرد
جم یانگ روی صحنه درباره چیزهایی صحبت می کند که آرزو می کرد در ابتدای شروع کارش درباره مدیریت مهندسی می دانست. عکس از مارک تیله.
Una Kravetz در طول پرسش و پاسخ پس از سخنرانی خود
Una Kravetz در طول پرسش و پاسخ پس از سخنرانی خود. عکس از مارک تیله.

برای کسانی که مایل به ادامه یادگیری در مورد ساندویچ و اورزو بودند، جلسات ناهار اختیاری در ساختمان کارگاه برگزار شد. این جلسات با استقبال خوبی همراه بود و دیدن چنین جلساتی باعث دلگرمی بود شور و شوق صادقانه برای موضوع

رن و جریجین شرکت کنندگان در جلسه ناهار را جمع می کنند
من و جریجن تمام تلاشمان را کردیم تا شرکت کنندگان را برای جلسات ناهار جمع کنیم. عکس از مارک تیله.

را بلندگوها بسیار در دسترس بودند – همه دوست داشتند که چگونه از ملاقات خوشحال می شوند، نه فقط برای ضربه های مشت بلکه برای مکالمات معنی دار. صدای جیغ گروهی مانند طرفداران کی پاپ را شنیدم که در مورد چت بسیار خوبی که با بلندگوی مورد علاقه خود داشتند.

به عنوان یک داوطلب، همیشه امکان پذیر نبود که در تئاتر بنشینید و شخصاً از صحبت ها لذت ببرید، اما معلوم شد که محتوای از دست رفته نگران کننده نیست: ارائه ها به صورت زنده پخش شد در لابی، کامل با زیرنویس.

میریام سوزان با شرکت کنندگان صحبت می کند
میریام سوزان با شرکت کنندگان صحبت می کند. عکس از مارک تیله.

به نظر می‌رسید موضوعات ارائه به‌طور متفکرانه تنظیم شده بودند، به‌طوری که به سختی کسی می‌توانست روی یک مورد دلخواه ثابت کند. برای موضوعات آشنا، اشتیاق حرفه ای وجود داشت. برای افراد ناآشنا، ابتدا علاقه مؤدبانه بود، سپس قدردانی. جمعیت همیشه برای کافئین و تنقلات ظاهر می شد مشتاق جمع شدن و صحبت کردن درباره افشاگری های اخیرشان

من شخصاً از چندین نفر شنیده ام که در حال آزمایش ایده هایی هستند که قبلاً در مورد آنها نشنیده بودند.

“من نمی دانستم [frequently-used tech] می تواند همه این کارها را انجام دهد!»

در مورد کارگاه های عملی، من در واقع شنیدم که کسی اینها را توصیف می کند جلسات غواصی عمیق به عنوان “جادو” موضوعات کارگاه کاربردی و می توان استدلال کرد ضروری بود، از جمله دسترسی، انعطاف پذیری، عملکرد و موارد دیگر. پچ پچ اتاق استراحت مانند یک گروه بزرگ بداهه به نظر می رسید که موضوع آن را به تصویر می کشد دوشاخه های بی شرمانه برای کارگاه ها.

من نمی‌توانم منتظر بمانم تا از این در محل کار استفاده کنم – این اتفاق خواهد افتاد [task I don’t understand yet] خیلی سریعتر!»

«باورم نمی‌شود که در چند ساعت چقدر دارم یاد می‌گیرم!»

سرگرم کننده و هیجان انگیز بود.

کری فیشر در کارگاه آموزشی دسترسی
کری فیشر در کارگاه آموزشی دسترسی عکس از مارک تیله.

اگر سخنرانی‌های سخنران، جلسات ناهار و کارگاه‌های تمام روز برای فراگیران مادام‌العمر کافی نبود، کنفرانس همچنین شامل جلسات جام جم – یک شب شام، نوشیدنی، و “گفتگوهای برق آسا” که برای برانگیختن کنجکاوی و علاقه به موضوعات کوچک جذاب طراحی شده است. از اینکه توانستم در آن شب سخنرانی پایانی را درباره «توسعه انعطاف‌پذیری عاطفی» ارائه کنم، سپاسگزارم، و اگر می‌پرسید که آیا دفعه بعد باید صحبتی از خودتان داشته باشید، پاسخ کاملاً بله است.

فراتر از این همه محتوای باکیفیت، سازمان دهندگان رویداد نیز تعدادی برنامه صرفاً برنامه ریزی کرده بودند فعالیت های سرگرم کننده. یک گلدن گیت 5k هر روز صبح شروع می‌شود و ده‌ها تن از شادترین چهره‌هایی را که در هر ساعت در این سمت از پل دیده‌ام به خود جذب می‌کند. آلکاتراز، قایق‌های بادبانی، و توله‌های شیر دریایی صحنه اصلی تابستان سانفرانسیسکو را تکمیل کردند (بادهای یخ‌بندان نیز در تابستان سانفرانسیسکو اصلی بودند).

باشگاه دویدن صبح سه شنبه
باشگاه دویدن صبح سه شنبه. عکس از یی زونگ کوانگ.

به‌عنوان تنها داوطلب بومی منطقه خلیج، این افتخار را داشتم که عکس‌برداری را در اطراف محله زیبای Presidio هدایت کنم. انتظار داشتم اندازه گروهی قابل مقایسه با دویدن صبحگاهی باشد، اما بیش از سی عکاس مصمم برای این تور حاضر شدند. با یکدیگر، از چندین مقصد محبوب بازدید کردیم و از پله های معروف خیابان لیون جسارت کرد، اما مورد علاقه جمعیت باید فواره یودا در لوکاس فیلم باشد. نردها

پس از اولین روز کنفرانس، جمعیت خوبی برای پس‌پارتی در Emporium، جایی که بلیط‌های نوشیدنی و توکن‌های بازی فراوان بود، گرد هم آمدند. بین پین بال، بازی‌های آرکید و سرگرمی‌های به ظاهر بی‌پایان دیگر، این مهمانی مورد توجه جغدهای شب بود.

سازمان‌دهندگان اسمشینگ واقعاً می‌خواستند مردم از خود لذت ببرند، و حتی یک انسان‌دوست اهل کتاب مثل من هم نمی‌توانست لحظات خوبی را سپری کند. بسیاری از پرحرف ترین افرادی که آن هفته بعد ملاقات کردم، تقریباً با همان کلمات اعتراف کردند:

می دانید، من در واقع یک درونگرا هستم. من معمولا از رویدادهای اجتماعی می ترسم – اما اینجا خیلی راحت احساس می کنم!»

مجبور شدم موافقت کنم. به لطف دسترسی زودهنگام به کانال Smashing Slack، ما توانستیم از قبل با هم آشنا شویم و به عنوان افراد نه چندان غریبه ملاقات کنیم. بیش از آن، تاکید بر مهربانی و گشاده رویی به نظر می رسید دوست داشتنی ترین افراد را جذب می کرد.

من در آن چند روز دوستان بیشتری نسبت به کل زندگی بزرگسالی ام در همان شهر پیدا کردم. در هفته بعد از کنفرانس، با یک مهندس ساحل شرقی، نهار و یک تور اداری با تیمی از سانفرانسیسکو خورده‌ام، یک تماس ویدیویی یک ساعته پر از خنده با یک مدیر اجرایی در اروگوئه، و از من دعوت شده است. به یک پروژه گروهی با یک بسته پر انرژی از برنامه‌نویس‌ها که در سراسر کشور پراکنده شده‌اند، اما عشق ما به کدنویسی و گربه‌ها به هم متصل شده‌اند. من دستور العمل ها را با یک مهندس ارشد رد و بدل کرده ام، توصیه های کتاب را با یک مدیر مهندسی، و دسته های اینستاگرام را با افراد کافی برای راه اندازی شرکت متوسط ​​خودمان رد و بدل کرده ام. من تعجب می کنم که دیگران چه نوع ارتباطاتی را می توانستند ایجاد کنند!

از نظر شبکه‌سازی، Smashing بی‌نظیر بود، با این حال به نظر می‌رسید که ما اصلاً «شبکه» نمی‌شویم. ما مطمئناً چیزهای زیادی یاد گرفتیم، و ما چند اتصال جدید لینکدین داریم، اما به طور غیرمنتظره، دوستان صادقانه ای پیدا کردیم. تا جایی که به من مربوط می شود، این بیشتر از یک خاطره شیرین است. این یک شروع شیرین است!

اگر می‌خواهید دفعه بعد به تیم SmashingConf بپیوندید، راحت باشید خودتان به عنوان یک داوطلب اقدام کنید هر زمان. حتی وجود دارد تخفیف برای دانشجویان و غیرانتفاعی در دسترس است – تنها کاری که باید انجام دهید این است که به تیم برسید!

  • SmashingConf فرایبورگ 🇩🇪 (حضوری + آنلاین، 4-6 سپتامبر) با ماجراجویی در سیستم های طراحی، دسترسی، CSS، JS و عملکرد وب.
  • SmashingConf Antwerp 🇧🇪 (9-11 اکتبر)، در مورد سیستم های طراحی، قابلیت استفاده، طراحی محصول و چالش های پیچیده رابط کاربری.
سرمقاله Smashing
(jn، cr، il)